کاش می شد
دلت
بلرزد از آمدنم .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نه اینکه
بی توجه به من
و بودنم
باشی ..
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بی توجه
به من و بودنم .
خدایا این برقی که از تن من هر دفعه می گذرونی رو قطع کن.
خدایا طاقتی که تموم میشه ، نتیجش چیه ؟
چه اتفاقی میفته ؟
نابودی کدوم مرحلشه ؟
این بازی برای چیست
از من چیزی باقی نمانده است
ویرانی ِ چه را به تماشا نشسته ای
خسته ام از گریه های ناگذیر که در پی زهر خندی جاری می شوند
من را توانایی برخواستن نیست
طعم آرامش را از یاد برده ام
ویرانی ِ چه را به تماشا نشسته ای